صنعت به مجموعه ای از شرکت ها گفته می شود که بر اساس فعالیت های تجاری اولیه خود با یکدیگر مرتبط هستند. در اقتصادهای مدرن، ده ها طبقه بندی صنعتی وجود دارد. طبقهبندیهای صنعت معمولاً در دستههای بزرگتری به نام بخشها دستهبندی میشوند .
شرکت های منفرد به طور کلی بر اساس بزرگترین منابع درآمدشان در یک صنعت طبقه بندی می شوند. به عنوان مثال، در حالی که یک تولیدکننده خودرو ممکن است یک بخش تامین مالی داشته باشد که 10٪ به درآمد کلی شرکت کمک می کند، این شرکت توسط اکثر سیستم های طبقه بندی در صنعت خودروسازی طبقه بندی می شود.
فعالیت های تجاری
فعالیت های تجاری شامل هر فعالیتی است که یک کسب و کار با هدف اصلی کسب سود انجام می دهد. این یک اصطلاح کلی است که تمام فعالیت های اقتصادی انجام شده توسط یک شرکت در طول دوره تجاری را در بر می گیرد. فعالیتهای تجاری، از جمله فعالیتهای عملیاتی، سرمایهگذاری و تامین مالی، ادامه دارند و بر ایجاد ارزش برای سهامداران متمرکز هستند.
- ویژگی برند
شناخت فعالیت های تجاری
سه نوع اصلی فعالیت تجاری وجود دارد: عملیات، سرمایه گذاری و تامین مالی. جریان های نقدی استفاده شده و ایجاد شده توسط هر یک از این فعالیت ها در صورت جریان نقدی فهرست شده است. صورت جریان وجوه نقد به معنای تطبیق درآمد خالص بر مبنای تعهدی با جریان نقدی است. سود خالص از انتهای صورت سود و زیان گرفته میشود و تأثیر نقدی تغییرات ترازنامه برای تطبیق مجدد با جریانهای نقدی ورودی و خروجی واقعی شناسایی میشود.
اقلام غیر نقدی که قبلاً از درآمد خالص کسر شده اند، برای تعیین جریان نقدی مجدداً اضافه می شوند. اقلام غیر نقدی که قبلاً به درآمد خالص اضافه شده اند برای تعیین جریان های نقدی کسر می شوند. نتیجه گزارشی است که خلاصهای از فعالیتهای تجاری درون شرکت را به صورت نقدی به سرمایهگذار میدهد که بر اساس انواع خاص فعالیت تفکیک شده است.
فعالیت های تجاری عملیاتی
بخش اول صورت جریان وجوه نقد، جریان نقدی ناشی از فعالیت های عملیاتی است. این فعالیت ها شامل موارد زیادی از صورت سود و زیان و بخش جاری ترازنامه می باشد. صورت جریان نقدی اقلام غیرنقدی خاصی مانند استهلاک را اضافه می کند. سپس تغییرات در اقلام ردیف ترازنامه، مانند حساب های دریافتنی و حساب های پرداختنی، بر اساس تأثیر قبلی آنها بر درآمد خالص اضافه یا کم می شود.
این اقلام بر سود خالص در صورت سود و زیان تأثیر می گذارد، اما منجر به جابجایی وجه نقد در داخل یا خارج از شرکت نمی شود. اگر جریان های نقدی حاصل از فعالیت های تجاری عملیاتی منفی باشد، به این معنی است که شرکت باید فعالیت های عملیاتی خود را از طریق فعالیت های سرمایه گذاری یا فعالیت های تامین مالی تامین کند. جریان نقدی عملیاتی منفی معمول در خارج از سازمان های غیرانتفاعی رایج نیست.
سرمایه گذاری فعالیت های تجاری
فعالیت های سرمایه گذاری در بخش دوم صورت جریان های نقدی قرار دارند. اینها فعالیت های تجاری هستند که بیش از یک سال سرمایه گذاری می شوند. خرید دارایی های بلند مدت به عنوان استفاده از وجه نقد در این بخش ثبت می شود. به همین ترتیب، فروش املاک و مستغلات به عنوان منبع پول نقد نشان داده می شود. خط ” هزینه های سرمایه ای ” یک فعالیت سرمایه گذاری در نظر گرفته می شود و در این بخش از صورت جریان نقدی قابل مشاهده است.
تامین مالی فعالیت های تجاری
بخش پایانی صورت جریان نقدی شامل فعالیت های تامین مالی است. این موارد شامل عرضه های اولیه عمومی، عرضه های ثانویه و تامین مالی بدهی است. این بخش همچنین مقدار وجه نقد پرداخت شده برای سود سهام، بازخرید سهام و بهره را فهرست می کند. هر گونه فعالیت تجاری مربوط به تامین مالی و تلاش برای جذب سرمایه در این بخش از صورت جریان نقدی گنجانده شده است.
صورت جریان نقدی چگونه با فعالیت های تجاری مرتبط است؟
جریانهای نقدی مورد استفاده و ایجاد شده توسط هر یک از سه طبقهبندی اصلی فعالیتهای تجاری – عملیاتی، سرمایهگذاری و تامین مالی – در صورت جریان نقدی فهرست شدهاند. منظور از این صورت مالی، تطبیق سود خالص بر مبنای تعهدی با جریان نقدی است.
سود خالص از انتهای صورت سود و زیان گرفته می شود و تأثیر نقدی تغییرات ترازنامه برای تطبیق مجدد با جریان های نقدی ورودی و خروجی واقعی شناسایی می شود. اقلام غیر نقدی که قبلاً از سود خالص کسر شده یا به آن اضافه شده اند، به ترتیب برای تعیین جریان های نقدی اضافه یا کسر می شوند. نتیجه گزارشی است که خلاصهای از فعالیتهای تجاری درون شرکت را به صورت نقدی به سرمایهگذار میدهد که بر اساس انواع خاص فعالیت تفکیک شده است.
- آموزش اتوکد
تفاوت حوزه کاری و صنعت
اگرچه ممکن است یکسان به نظر برسند، اما اصطلاحات صنعت و حوزه معانی کمی متفاوت دارند. صنعت به گروه بسیار خاصی از شرکت ها یا مشاغل اشاره دارد، در حالی که اصطلاح حوزه بخش بزرگی از اقتصاد را توصیف می کند.
اصطلاحات صنعت و حوزه اغلب به جای یکدیگر برای توصیف گروهی از شرکت ها استفاده می شود که در یک بخش از اقتصاد فعالیت می کنند یا نوع تجاری مشابهی دارند. اصطلاح حوزه اغلب به بخش بزرگتر و کلی اقتصاد اشاره دارد، در حالی که کلمه صنعت بسیار خاص تر است.
این دو اصطلاح گاهی معکوس می شوند. اما ایده کلی باقی می ماند: یکی اقتصاد را به چند بخش کلی تقسیم می کند در حالی که دیگری آن ها را به فعالیت های تجاری خاص تر طبقه بندی می کند. در بازار سهام، اصطلاحات عمومی پذیرفته شده یک حوزه را به عنوان یک طبقه بندی گسترده و یک صنعت را به عنوان یک طبقه بندی خاص تر ذکر می کند.
درک یک صنعت
مشاغل مشابه بر اساس محصول اولیه تولید یا فروخته شده در صنایع گروه بندی می شوند. این امر به طور مؤثر گروه های صنعتی را ایجاد می کند که می تواند برای جدا کردن مشاغل از کسانی که در فعالیت های مختلف شرکت می کنند استفاده شود. سرمایه گذاران و اقتصاددانان اغلب صنایع را برای درک بهتر عوامل و محدودیت های رشد سود شرکت مطالعه می کنند. همچنین میتوان شرکتهای فعال در یک صنعت را با یکدیگر مقایسه کرد تا جذابیت نسبی یک شرکت در آن صنعت را ارزیابی کرد.
سهام شرکتهایی که در همان صنعت فعالیت میکنند، تمایل به حرکت مشابه قیمت سهام دارند.
ملاحظات خاص
سهام در یک صنعت اغلب به صورت گروهی افزایش و کاهش می یابد زیرا عوامل کلان اقتصادی یکسان بر همه اعضای یک صنعت تأثیر می گذارد. این عوامل اقتصاد کلان میتوانند شامل تغییرات در احساسات بازار از سوی سرمایهگذاران باشند – مانند مواردی که بر اساس واکنش به یک رویداد یا یک خبر خاص است – و همچنین تغییراتی که به طور خاص به سمت صنعت خاص هدایت میشوند، مانند مقررات جدید یا افزایش مواد خام.
با این حال، رویدادهای مربوط به تنها یک کسبوکار خاص میتوانند باعث افزایش یا سقوط سهام مرتبط جدا از سایرین در همان صنعت شوند. این می تواند نتیجه برخی رویدادها باشد، از جمله انتشار محصول متفاوت، رسوایی شرکتی در اخبار، یا تغییر در ساختار رهبری.
صنایع در مقابل حوزه های کاری
در حالی که هر دو بخش و صنایع سیستم های طبقه بندی هستند که برای گروه بندی انواع مشابه عملیات تجاری استفاده می شوند، بخش ها گسترده تر از صنایع هستند.
به عنوان مثال، تجارت خرده فروشی بخشی در سیستم طبقهبندی صنعت آمریکای شمالی (NAICS) است و در آن بخش، صنایعی مانند فروشگاههای بهداشت و مراقبت شخصی، فروشگاههای لباس و فروشگاههای کفش قرار دارند. Rite Aid Corporation و Gap, Inc. اعضای یک بخش کالاهای مصرفی هستند، اما هر کدام بر اساس مشخصات محصولاتی که تولید میکنند یا میفروشند، در صنعت متفاوتی فهرست میشوند. Rite Aid Corporation در فروشگاههای بهداشت و مراقبت شخصی (NAICS Code 4461) طبقهبندی میشود، در حالی که Gap در صنعت فروشگاههای لباس (NAICS Code 4481) طبقهبندی میشود.
سیستم طبقه بندی صنعت آمریکای شمالی (NAICS) که توسط ایالات متحده، کانادا و مکزیک توسعه یافته است، استانداردی است که سازمان های دولتی در هنگام جمع آوری داده های آماری، مشاغل را طبقه بندی می کنند. در سلسله مراتب NAICS، شرکت هایی که از فرآیندهای تولید مشابه استفاده می کنند در یک صنعت طبقه بندی می شوند.
استاندارد جهانی طبقه بندی صنعت (GICS)
استاندارد طبقه بندی صنعت جهانی (GICS) نیز یک سیستم طبقه بندی است که معمولاً به آن ارجاع داده می شود. GICS هر شرکت دولتی را به یک بخش اقتصادی و گروه صنعتی اختصاص می دهد که بهترین تعریف تجارت آن را دارد. GICS به طور مشترک توسط Morgan Stanley Capital International (MSCI) و Standard & Poor’s (S&P) در سال 1999 توسعه داده شد. این ابزار سرمایه گذاری کارآمدی برای ثبت وسعت، عمق و تکامل بخش های صنعت ایجاد شد. متدولوژی GICS توسط شاخصهای MSCI، سرمایهگذاران، تحلیلگران و اقتصاددانان برای مقایسه و مقایسه شرکتهای رقیب استفاده میشود.
GICS یک سیستم طبقه بندی صنعت چهار لایه و سلسله مراتبی است. طبق سلسله مراتب GICS، 11 بخش اقتصادی وجود دارد. این بخش ها به 24 گروه صنعتی، 69 صنعت و 158 زیر صنعت تقسیم می شوند. هر سهم دارای یک کد برای شناسایی آن در هر چهار سطح است. به عنوان مثال، “مواد” یک بخش اقتصادی است. در مواد، صنایع مختلفی وجود دارد: مواد شیمیایی، مصالح ساختمانی، ظروف و بسته بندی، فلزات و معدن، و کاغذ و محصولات جنگلی.
استاندارد طبقهبندی صنعت جهانی (GICS) روشی برای تخصیص شرکتها به یک بخش اقتصادی و گروه صنعتی خاص است که به بهترین وجه عملیات تجاری آن را تعریف میکند. این یکی از دو سیستم رقیب است که توسط سرمایه گذاران، تحلیلگران و اقتصاددانان برای مقایسه شرکت های رقیب استفاده می شود.
GICS به طور مشترک توسط Morgan Stanley Capital International (MSCI) و Standard & Poor’s توسعه یافته است. متدولوژی GICS توسط شاخص های MSCI که شامل سهام ایالات متحده و بین المللی است و همچنین توسط بخش بزرگی از جامعه مدیریت سرمایه گذاری حرفه ای استفاده می شود.
- آموزش هوش بورسی
درک GICS
طبقه بندی صنعت یک شرکت برای سرمایه گذاری که هدفش ایجاد یک سبد متنوع یا شناسایی رقبای یک شرکت در همان صنعت است، کلیدی است. بالای سلسله مراتب GICS 11 بخش اقتصادی را تعریف می کند. اینها بیشتر به 24 گروه صنعتی، سپس به 68 صنعت و در نهایت به 157 صنعت فرعی تقسیم می شوند. هر سهم دارای یک کد برای شناسایی آن در هر چهار سطح است. 11 بخش عبارتند از:
- اختیاری مصرف کننده
- منگنه های مصرف کننده
- انرژی
- مواد
- صنایع
- مراقبت های بهداشتی
- امور مالی
- فناوری اطلاعات
- مشاور املاک
- خدمات ارتباطی
- خدمات رفاهی
کدهای طبقه بندی GICS در سطوح زیرصنعتی توسط استاندارد اند پورز و MSCI بر اساس تعریف آنها از کسب و کار اصلی شرکت به یک شرکت اختصاص می یابد.
منبع اصلی درآمد یک شرکت مهمترین عامل در تعیین فعالیت اصلی تجاری آن است. عوامل دیگری مانند تجزیه و تحلیل سود و ادراک بازار نیز در نظر گرفته می شوند.
از زمان ایجاد GICS در سال 1999، تعدادی از اصلاحات گروه های صنعتی، صنایع فرعی و صنایع را اضافه، حذف یا اصلاح کرده است. یک بخش املاک و مستغلات در سال 2016 اضافه شد. بخش مخابرات در سال 2018 به بخش خدمات ارتباطی تغییر نام داد. در همان زمان، این بخش به گونهای گسترش یافت که برخی از رسانهها و علایق سرگرمی را که قبلاً تحت بخش اختیاری مصرفکننده طبقهبندی شده بودند، و همچنین برخی از موارد تعاملی گسترش یافت. علایق رسانه و خدمات که قبلاً در بخش فناوری اطلاعات طبقه بندی شده بودند.
صنعت، گروهی از شرکتها یا سازمانهای تولیدی که کالاها، خدمات یا منابع درآمدی را تولید یا عرضه میکنند. در علم اقتصاد، صنایع به طور کلی به عنوان اولیه، ثانویه، سوم و چهارم طبقه بندی می شوند. صنایع ثانویه بیشتر به دو دسته سنگین و سبک طبقه بندی می شوند.
انواع صنعت:
صنعت اصلی
این بخش از اقتصاد یک کشور شامل کشاورزی ، جنگلداری ، ماهیگیری ، معدن ، استخراج معادن و استخراج مواد معدنی است. ممکن است به دو دسته تقسیم شود:صنعت ژنتیک، از جمله تولید مواد خام که ممکن است با دخالت انسان در فرآیند تولید افزایش یابد. وصنایع استخراجی، از جمله تولید مواد خام پایان پذیر که از طریق کشت قابل افزایش نیست.
صنایع ژنتیکی شامل کشاورزی، جنگلداری، مدیریت دام و ماهیگیری میشود که همگی منوط به بهبود علمی و فناوری منابع تجدیدپذیر هستند. صنایع استخراجی شامل استخراج معادن معدنی، استخراج سنگ و استخراج سوخت های معدنی است.
صنعت اولیه تمایل به تسلط بر اقتصاد کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه دارد، اما با توسعه صنایع ثانویه و سوم، سهم آن از تولید اقتصادی کاهش می یابد.
صنعت ثانویه
این بخش نیز نامیده می شود صنعت تولید، مواد خام عرضه شده توسط صنایع اولیه را می گیرد و آنها را به کالاهای مصرفی تبدیل می کند، یا (2) کالاهایی را که سایر صنایع ثانویه به محصولات تبدیل کرده اند، پردازش می کند، یا کالاهای سرمایه ای را می سازد که برای تولید مصرفی و غیرمصرفی استفاده می شود. کالاها صنعت ثانویه همچنین شامل صنایع تولید انرژی (به عنوان مثال، صنایع برق آبی ) و همچنین صنعت ساختمان می شود.
صنایع ثانویه را می توان به صنایع سنگین یا در مقیاس بزرگ و سبک یا کوچک تقسیم کرد.صنعت در مقیاس بزرگ به طور کلی نیاز به سرمایه گذاری سنگین در کارخانه ها و ماشین آلات دارد، به بازار بزرگ و متنوعی از جمله سایر صنایع تولیدی خدمت می کند، دارای یک سازمان صنعتی پیچیده و اغلب نیروی کار متخصص ماهر است و حجم زیادی از خروجی تولید می کند. به عنوان مثال می توان به پالایش نفت، تولید فولاد و آهن، ساخت وسایل نقلیه موتوری و ماشین آلات سنگین، تولید سیمان ، پالایش فلزات غیرآهنی، بسته بندی گوشت و تولید برق آبی اشاره کرد.
صنعت سبک یا در مقیاس کوچک ممکن است با عدم دوام محصولات تولیدی و سرمایه گذاری کمتر در کارخانه ها و تجهیزات مشخص شود و ممکن است شامل محصولات غیر استاندارد مانند کارهای سفارشی یا صنایع دستی باشد. نیروی کار ممکن است مهارت پایینی داشته باشد، مانند نساجی و تولید لباس، فرآوری مواد غذایی، و تولید پلاستیک، یا بسیار ماهر، مانند تولید قطعات الکترونیکی و سخت افزار کامپیوتر، ساخت ابزار دقیق، برش سنگ های قیمتی، و صنایع دستی.
صنعت سوم
این بخش گسترده، همچنین به نام صنعت خدمات، شامل صنایعی است که در عین حال که هیچ کالای ملموسی تولید نمی کنند، خدمات یا سودهای نامشهود ارائه می دهند یا ثروت تولید می کنند. این بخش عموماً شامل شرکت های خصوصی و دولتی می شود.
صنایع این بخش از جمله خدمات بانکی ، مالی ، بیمه ، سرمایه گذاری و املاک و مستغلات را شامل می شود. تجارت عمده، خرده فروشی و فروش مجدد؛ حمل و نقل ; خدمات حرفه ای، مشاوره، حقوقی و شخصی؛ گردشگری ، هتل ها ، رستوران ها و سرگرمی ها؛ خدمات تعمیر و نگهداری؛ و خدمات بهداشتی، رفاه اجتماعی، اداری، انتظامی، امنیتی و دفاعی.
- آموزش بیزینس کوچینگ
صنعت کواترنر
توسعه صنعت ثالث که اغلب به عنوان بخش خود شناخته می شود،صنعت چهارتایی، مربوط به محصولات و خدمات مبتنی بر اطلاعات یا دانش محور است. مانند بخش سوم، آمیخته ای از تلاش های خصوصی و دولتی است. صنایع و فعالیت های این بخش شامل سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات (IT) می باشد. تحقیق و توسعه ، از جمله توسعه فناوری و تحقیقات علمی؛ تحلیل و مشاوره مالی و استراتژیک؛ فناوری ها و خدمات رسانه ها و ارتباطات ؛ و آموزش ، از جمله فناوری ها و خدمات آموزشی و آموزشی.
نکات کلیدی این مقاله
- شرکتهای مشابه با هم در صنایع دستهبندی میشوند و تعدادی از صنایع مختلف مانند فروشگاههای بزرگ و کفاشان وجود دارد.
- گروه بندی صنعت بر اساس محصول اولیه ای است که یک شرکت تولید می کند فروش است. در این میان، صنایع با هم در بخشهایی دستهبندی میشوند.
- سیستم طبقهبندی صنعت آمریکای شمالی سیستم طبقهبندی استانداردی است که توسط سازمانهای دولتی برای سازماندهی شرکتها در بخشها یا صنایع استفاده میشود.