امروزه برخی از کاربران به دنبال اصول بازاريابی هستند که به آن ها در فروش كالاهای شان کمک کند، مدیریت یک کسب و کار نیاز به آگاهی کامل و دانش در زمینههای مختلفی دارد که ما قصد داریم در این مقاله از سايت برترآموز برای شما به صورت کامل توضيح دهیم که چگونه اصول بازاریابی را یاد بگیرد اگر که شما هم از این موضوع نهايت بهره را كسب كرديد و میخواهید که اطلاعات بیشتر شود درباره این موضوع با ما همراه باشید.
توجه داشته باشید که در این میان یکی از مهمترین ابزارهایی که هر مدیری برای به سرانجام رساندن کسب و کارش به آن احتیاج دارد، میشه گفت که اصول بازاریابی و فروش آن ها است و در مقالهای که شما کاربران عزیز در پیش رو دارید، اصول بازاریابی و فروش مطرح شده آشنا میشود که یک کسب و کار عالی را داشت باشید؛ شما برای تسلط بيشتر به اين موضوع و يا فراتر رفن در اين حوزه بهتر است كه دوره های آموزش سرمايه گذاری را از صفر تا صد برای شما عنوان كنيم، علاوه بر آن ها بهتر است كه در دوره آموزش مديران برای مديريت بهتر هم شركت كنيد و آن ها را دريافت كنيد.
بازاریابی چیست؟
اصول بازاریابی یا مارکتینگ میشود گفت که فعالیت های شخصی و سازمانی ها است که به منظور شناسایی، پیش بینی و متقابلا برطرف نمودن نیازهای همه طرفین درگیر در مبادله صورت خواهد گرفت و زمانی که بازاریابی رخ نخواهد داد بین مبادله اتفاقی که میافتد این است که یکی از طرفین ممکن است یک محصول یا خدمتی را با طرف دیگر در مقابل دریافت نوعی پرداخت تبادل نماید. این همان فرایند فروش خواهد بود و تمرکز اصلی فعالیت در بازاریابی به آن معطوف شده است. ما در این مقاله به بررسی که ایم اصول بازاریابی و مفاهیم اولیه مارکتینگ مثل 4P یا بازاریابی یکپارچه را برایتان آماده کرده ایم که میتوانید در پاین صفحه آنها رد مطالعه کنید و خواهش مندیم از شما کاربران عزیز که نگاهی کلی به هر یک از این اصول ها بی اندازید.
مزيت های بازاريابی:
چهار کاربرد اصول بازاریابی که از ظرفیت محصول در آید ساختن نیازهای مشتری است و هنگامی که مبادله رخ می دهد و یا اینگه ظاهر می شوند. این چهار فواید را برایتان در پاین صفحه نوشت ایم.
قسمت اول کاربرد شکل : اصول بازاريابی محصول برای مشتری تولید یا تغییر می یابد. مثال این نوع از سودمندی می تواند طراحی اتومبیل هایی باشد که به گونه ای طراحی شده اند که رانندگان قادر به اتصال I-pod یا دیگر دستگاه های خود به آن باشند.
قسمت دوم کاربرد زمان : اصول بازاريابی توانایی خرید محصولات از سوی مصرف کنندگان در هر زمان که بخواهند. یک بقال ممکن است مقدار مشخصی از مواد غذایی خاصی را تا فصلی دیگر انبار کند. این کار دسترسی مشتریان به مواد غذایی را هر زمانی که بیشتر میل داشته باشند فراهم می سازد.
قسمت سوم کاربرد توزیع : این سودمندی مربوط به زمانی می شود که مصرف کننده قادر به خرید محصول در مکانی که برایش مناسب باشد است. بهترین نمونه این فروش هادآنلاین خواهد بود، چرا چون که خانه مناسب ترین و راحت ترین مکان برای مصرف کننده است.
قسمت چهارم کاربرد مالکیت : مالکیت محصول از بازاریاب به خریدار منتقل خواهد شد . که میشه گفت دریافت وام و خرید اتومبیل که باعث سهولت قابلیت انتقال محصول به مشتری می شود این چهار اصول بسیار مهمه هستند و امیدوارم که بهشان توجه کرد باشید.
شاهراه کسب و کار( راه طلایی):
در این بخش میخواهد که برای شما دوستان عزیز شاهراه کسب وکار را تحریف کردایم هر کسبوکاری که قطا بدون فروش باشد حتما روزی از بین میرود و این را همه ای ما میدانیم.
توجه داشته باشید که جذب مشتریان به چه صورتی رخ میدهد یکی از آنها میشه گفت که به دلیل این باشد که آن فروشنده باید سالهای زیادی را در اینکار باشد و مدارک عالی هم داشته باشد و مشتریان بتواند اعتماد کنند.
نکته: فروش به گفتهی افراد مجرب در این زمینه( اصول بازاريابی ) ، هنر علمی میخواهد که مستلزم مهارت در هر دو رشته است. مدیران فروش به فروشندگان خود در زمینهی پرسوجو، گوش دادن و بستن قرارداد آموزش میدهند. فروش زمانی رسما به انجام میرسد که یا قرارداد پرداخت برای کالاها و خدمات به امضا برسد و یا در عوض کالاها و خدمات، پول پرداخت شود. این کار را میتوان از طریق جلسات رو در رو، تلفن یا اینترنت و توسط شخص ثالثی مانند دلال معاملات املاکی انجام بدهند.
دو نوع رویکرد فروش وجود دارد: مدل بنگاه به بنگاه (B2B) و مدل بنگاه به مصرفکننده (B2C). هر کدام از این رویکردها مستلزم استراتژیها و تکنیک های متفاوتی هستند. فروشهای B2B معمولا مستلزم حضور نمایندهی خریدی است که تصمیماتی که به نفع شرکت است را اتخاذ کند. معمولا هدف این معاملات، کارآمدتر و سودآورتر ساختن کسبوکار است در حالی که فروشهای B2C معمولا به منظور تامین لذت، رضایت یا کارایی صورت میگیرند. فروشها یا به طور مستقیم از طریق تعامل بین فروشنده و خریدار انجام میشوند و یا به طور غیرمستقیم از طریق دهان به دهان یا سایر روشهای بازاریابی. پلتفرم اینترنت، فروشهای مستقیم مانند وبسایت تجارت الکترونیک را با فروشهای غیرمستقیم از طریق ابزارهای بازاریابی مبتنی بر وب ترکیب میکند.
مدیران فروش مسئولیت آموزش گروههای فروش دربارهی چگونگی کشف مشتریان احتمالی، مدیریت قلمروها، رسیدن به اهداف فروش و ایجاد پایگاه مشتری را بر عهده دارند. آنها مسئول پیشبینیهای فروش و تحلیل فروش هم هستند که شامل دادهکاوی، سیستم مرور سابقهی فروش و هدف قرار دادن الگوهای خرید است. مدیر از طریق گروهها و گزارشهای شرکت به اطلاعات دست مییابد. سپس یافتههای خود را به مدیر بالادستی که از این اطلاعات برای هدایت شرکت استفاده میکند گزارش میدهد.
گروههای فروش:
شرکتهایی که در مناطق بزرگی، مثلا در چندین استان یا در کل کشوردر اصول بازاريابی ، به کسبوکار میپردازند، معمولا گروههایی برای رسیدگی به اقدامات فروش دارند. میزان تراکم جمعیتی که کسب و کار به رفع نیازهای آنها می پردازد بر تعداد اعضای گروه تاثیر مستقیم دارد. برخی از شهرها مثل تهران و اصفهان و تبریز و… هستند که به تنهایی چندین نمایندهی فروش نیاز دارند. هماهنگسازی میان قلمروهای مختلف، یکی از نقشهای اصلی مدیر فروش است. اوست که تعیین میکند چه کسی هر قلمرو را تحت پوشش داشته باشد و از هر منطقه چه چیزی انتظار میرود، و اوست که مطمئن میشود فرصتهای منصفانهای برای به انجام رساندن فروش برای هر یک از اعضای گروه وجود دارد. مدیر اهداف بلندمدت را هم علاوه بر اهداف کوتاه مدتی که برای دستیابی به اهداف بلندمدت باید برآورده شوند، مشخص میکند. ایجاد انگیزه و رقابت برای پاداشها یکی از روشهای مؤثرِ تشویق نمایندگان فروش برای رسیدن به اهداف تعیین شدهی آنهاست. قدردانی کردن از ایشان نیز محرک مؤثری است.
اگر کسب و کاری چندین پیشنهاد ارائه دهد در اصول بازاريابی ، گروهها فرصتهای بیشتری برای فروش دارند. به گروهها آموزش انجام فروش متقاطع (فروش محصولات متنوع به مشتری)، بیشفروشی و فروش محصول متفاوت داده میشود؛ این استراتژیها شامل متقاعد ساختن مشتریان به خرید محصولات یا خدمات جایگزین یا اضافیای است که شرکت پیشنهاد میدهد. بستهبندی فروش زمانی رخ میدهد که عناصر دیگری نیز با قیمتی کمتر به ازای هر خرید اضافه شود. این استراتژی ها همگی زمانی به بهترین نحو صورت میگیرند که نمایندگان فروش نیازهای مشتری احتمالی را درک کنند.
گروههای فروش به صورتی سازماندهی میشوند تا فروش برونسوی و درونسوی انجام دهند. فروش برونسوی شامل نمایندگانی میشود که فعالانه به دنبال مشتریان هستند مانند فروشندهی سنتی دورهگرد، در حالی که اعضای درونسوی به بازدیدکنندگانی که نزدشان میآیند رسیدگی میکنند، مانند فروشگاههای خرده فروشی. گروههایی که برای فروشهای رو در رو سازماندهی میشوند، کانالهایی که مستلزم نیروی انسانی بسیاری است را برای انجام فروشها به وجود میآورند و گاهی برای بستن قرارداد به چندین ملاقات نیاز دارند. اگر چه پیشبینی (تعیین سرنخها) ملاقاتها را میتوان به روشهای دیگری انجام داد، اما تا زمانی که با خریدار محتمل ملاقات صورت نگیرد، خریدی رخ نخواهد داد.
فروش تلفنی از طریق تماس تلفنی صورت میگیرد. اگر کسبوکاری، محصول یا خدماتی را در اختیار میگذارد که عموما شناخته شده است، این تکنیک فروش میتواند موثر باشد زیرا نمایندگان فروش میتوانند هر روز تماسهای زیادی برقرار کنند. احتمالا اینترنت کارآمدترین روش فروش است، زیرا فقط به چند کارمند برای رسیدگی به قلمرویی بزرگ نیاز دارید با این حال این روش ارتباطی گاهی محدود به نظر میرسد. مزیت تلفن این است که هم تماسهای بسیاری برقرار میکند و هم ارتباط دو جانبهی مؤثرتری را به وجود میآورد.
قیمتگذاری به چگونه است؟
یکی از مهمه ترین عوامل در مدیریت فروش و قیمتگذاری کالاها یا خدمات خواهد بود برای جدب مشتریان. تکنیکهای فروشی که در موردشان بحث کردیم، اغلب از طریق قیمت پیشنهادی شرکت تعیین میشوند. برخی فروشها با استفاده از قیمتگذاری ثابت انجام میشوند، در حالی که برخی دیگر با استفاده از قیمتگذاری پویا انجام میشوند. چندین رویکرد بر اساس سیستمهای قیمت ثابت وجود دارد که مدیر میتواند از آنها استفاده کند:
- اولین بخش قیمتگذاری مبتنی بر رقابت: با استفاده از قیمتهای رقبای اصلی به عنوان راهنما، مدیری که هزینههای تولید و ارسال مشابهی دارد، میتواند قیمت مشابهی را تعیین کند. که بسیار عالی است و بهتان برای جذب مشتری کمک میکند.
- دومین بخش قیمتگذاری افزون بر هزینه: این قیمتگذاری که میشه گفت عبارت است از افزودن اضافهبها به هزینهی تولید برونداد، که معمولا درصد تعریف شدهای، مانند ۱۰ درصد است. این اضافهبها، سود حاشیهای به شمار میرود. که این نوع از قیمت گذاری هم عالی است
- سومین بخش قیمتگذاری نفوذی: این روش که معمولا برای پیشنهادهای جدید به کار میرود، به منظور حضور قوی در بازار، قیمت پایینی تعیین میکند. پس از آنکه سهم بازار قابل توجهی به وجود آمد، این قیمت افزایش مییابد.
- چهارمین بخش قیمتگذاری گزاف: برای کسبوکارهایی که مزیت رقابتی دارند، قیمت به طور مصنوعی بالا تعیین میشود تا مشتریان اولیه یا کسانی که در ابتدای این روند هستند را جذب کنند. معمولا زمانی که رقبا وارد بازار میشوند، قیمت کاهش مییابد.
قیمت گذاری مناسب بسیار به کسبوکار های شما کمک خواهند کرد که ما در این بخش درباره قیمت گذاری بحث کردیم امیدوارم که توجه کرد باشید به آنها.
بازاريابی اينترنتی:
فرا گرفتن دوره های آموزشی ديجيتال ماركتينگ در اين زمينه می تواند به شما كمك بسيار زيادی كند و البته كه در دنيای مجازی تمامی موارد كمی فرق می كند ولی با آموزش های درست می توانيد در اين موضوع موفق هم باشيد. پيروی كردن از اصول بازاريابی در دنيای اينترنت هم بسيار بی تاثير نخواهد بود و باعث پيشرفت خواهد شد.( در سايت برترآموز اين آموزش ديجيتال ماركتينگ به صورت كامل به شما داده شده است و شما با شركت كردن و تهيه كردن اين دوره می توانيد به راحتی سريع به كار شويد و معاملات خود را به خوبی از سر بگيريد)
سخن پايانی:
اميدوار هستيم از اين مقاله از سايت برترآموز نهايت بهره را كسب كنيد و در صورت نياز آن را برای دوسانتان به اشتراك بگذاريد. انتهایمطلب بايد چند نكته بسيار مهم را برای شما شما شرح دهيم. اولين نكته حائز اهميت در رابطه با گفتگو شما است.( در بخش های قبلی در رابطه با اين موضوع نهايت سعی خود را برای درك شما از اين موضوع كرديم ولی بايد بداندي اركان اصلی اصول بازاريابی را می توان در گفت گو نمايان كرد) دومين نكته در مورد نحوه قيمت گذاری شما است( قيمت گذاری بايد به نحور احسن انجام شود و دور از باور به هيچ وجه نباشد و شما بايد با بررسی های انجام داده شده قيمت مطلوبی را ارائه دهيد) سومين نكته ایی كه حائر اهميت است درباره زمان است.( داشتن زمان مناسب و مديريت زمان يكی از موارد بسيار مهم است كه با مديريت آن می توانيد هميشه سرفراز باشيد، مديريت زمان در اصول بازاريابی خيلی مهم است و بايد به آن توجه خاصی ارائه شود)