در این مقاله قصد داریم شما را با مفهوم اسکیل آپ (Scale up ) آشنا کنیم، تا شما عزیزان متوجه شوید که Scale up کردن کسب وکار یعنی چه؟ و در ادامه به بررسی چرخه عمر کسب و کار ها می پردازیم.
اسکیل آپ Scale up چیست؟
به طور کلی در منابع گوناگون تعریف های بسیاری از مفهوم اسکیل آپ یافت می شود. یکی از تعریف های معتبر آن، این است ، اسکیل آپ ( Scale up ) به شرکتی گفته می شود که مدل کسب و کار خود را تبدیل به یک مدل تکرار پذیر می کند؛ سپس خدمات و محصولات خود را با توجه به نیاز بازار مطابقت می دهد، و در حقیقت به اطمینان رسیده است که مدل کسب و کار آن، هر چند در ابعاد کوچک است ، ولی می تواند به همه نیاز های کسب و کار های در ابعاد بزرگ پاسخ دهد.در حقیقت مدل کسب و کار در اسکیل آپ، از توانایی مقیاس پذیری برخور دار است.
یکی دیگر از تعاریف اسکیل آپ، شرکتی است که محصول و بازار مناسب را تعیین می کند، در حقیقت این گونه شرکت قطعا می داند که چه خدماتی و چه محصولاتی را به کدام یک از بازار ها و مشتری ها عرضه کند. اسکیل آپ یک مرحله از مراحل رشد کسب وکار است که بعد از استارت آپ جای می گیرد. در واقع زمانی کسب و کار به مرحله اسکیل آپ می رسد، که به پتانسیل رشد و هم چنین سود دهی خوبی دست پیدا کرده است، و میزان درآمد آن از هزینه های جاری بسیار پیشی گرفته است. زمانی کسب و کار شما از استارت آپ به یک اسکیل آپ تبدیل می شود که مدل تجاری خود را اثبات کنید و در حال توسعه و گسترش درآمد خود باشید. زمانی که یک استارت آپ به بررسی توانایی های خود می پردازد، و به دنبال روش هایی است که از طریق آن ها خدمات و محصولات خود را به خوبی عرضه کند،اسکیل آپ به این نکته ها پی برده است.
در واقع اسکیل آپ ها در متناسب سازی بازار و محصول به عالی ترین شکل، موفق هستند و به خوبی آن را انجام می دهند، و وقتی که می خواهند هزینه های مالی را تامین کنند، اسکیل آپ ها قادر هستند، سرمایه گذاران احتمالی را با ارزشی بسیار بیش تر از یک محصول کوچک، یک فرصت بازاری بسیار عالی و یک تیم معتمد، فراهم کنند. می توان گفت اسکیل آپ ها در عرض یک بازه سه ساله به 20 درصد رشد سالانه می رسند.
استارت آپ یا اسکیل آپ ( Scale up )
اصطلاح های اسکیل آپ و استارت آپ برای تعریف کردن، نوع شرکت به کار گرفته می شود ولی در واقعیت آن ها به ابعاد سازمان یا مراحل رشد اشاره می کنند. اسکیل آپ ها و استارت آپ ها در پی میزان ثابتی از رشد هستند، ولی هر کدام از آن ها در مراحل گوناگون چرخه عمر کسب و کار خود جای دارند.
در ادامه به بررسی اجمالی درباره چرخه عمر کسب و کار ها می پردازیم.
اسکیل آپ در چرخه عمر کسب و کار ها
چرخه عمر کسب و کار دارای مراحلی است که هر مدیر و کار آفرینی قطعا باید در حوزه آن ها و مشخصات هر یک از مراحل، از اطلاعات کافی و لازم برخوردار باشد. حال در ادامه به بررسی چرخه عمر یک کسب و کار از شروع با استارت آپ، سپس در بلوغ در مرحله لسکیل آپ و در تثبیت و افول احتمالی در اسکرو آپ می پردازیم.
استند آپ
با مرحله استند آپ رشد یک کسب و کار شروع می شود. در حقیقت همه ایده هایی که در ابتدا در کسب و کار ها وجود دارد در مرحله استند آپ بررسی می شود. اما اکثر کسب و کار ها با این مرحله یعنی استند آپ آشنا نیستند و به اشتباه از مرحله استارت آپ شروع می کنند. پس یک چرخه عمر کسب و کار باید از بررسی زیر ساخت های مربوط به کسب و کار و مرحله استند آپ شروع کند.
استارت آپ
همه ایده های اولیه و بررسی ها در مرحله استارت آپ از چرخه عمر کسب و کار پخته می شود ، و تیم در این مرحله شکل می گیرد. همه اعضای تیم که به عنوان هسته اولیه کسب و کار شناخته می شوند، در مکانی دور یک دیگر جمع شده، و همکاری های اولیه صورت می گیرد. تمرکز این اعضا در استارت آپ بر روی محصولات و خدمات جدیدی که قصد دارند به بازار و مردم عرضه کنند، هست. البته به این نکته توجه کنید که، در این مرحله، خدمات یا محصولات مد نظر در مقیاس کوچک تر، عرضه به بازار می شود.
اسکیل آپ (Scale up)
زمانی به مرحله اسکیل آپ، ورود می کنیم، که اعضای تیم در مرحله استارت آپ به اندازه کافی به تست کردن ایده های خود در بازار پرداخته اند، و خدمات و محصولات آن ها تثبیت شده است.در این مرحله یعنی اسکیل آپ که یک مرحله اساسی در چرخه عمر کسب و کار محسوب می شود، همه اعضای تیم به اتحاد کامل رسیده اند و تعامل لازم بین آن ها شکل گرفته است. در حقیقت این اعضا با همکاری یک دیگر، آماده عرضه کردن محصولات یا خدمات، در سطح بسیار زیاد، هستند. در این مرحله تیم مرکزی افزایش می یابد، و تیم های دیگری برحسب نیاز اسکیل آپ و به تفکیک تخصص شکل می گیرند.
اسکرو آپ
زمانی که یک کسب و کار سازمان یافته است و از لحاظ سازمانی بدنه سنگینی را دارا می شود، این کسب و کار به مرحله اسکرو آپ رسده است. اسکرو آپ، مرحله است که در آن، تیم ها بسیار افزایش یافته اند و فرآیند های اجرایی دارای پیچیدگی خاصی شده اند ، و در نهایت تیم مرکزی از درآمد بیار خوبی برخوردار شده اند.
تفاوت استارت آپ و اسکیل آپ (scale up)
استارت آپ را می توان یک کسب و کار نو آور و مبتنی بر فناوری های جدید دانست. این سازمان ها توانایی رشد سریع را دارند. در استارت آپ ها در ابتدا به طور معمول، ایده اولیه را آزمایش می کنند، سپس به جمع آوری منابع مالی می پردازند و در آخر مدل کسب و کار را طراحی می کنند.در حقیقت استارت آپ به شرکتی کوچک گفته می شود که حدودا عمر پنج ساله دارد. که در پی یافتن یک مدل کسب و کار مقیاس پذیر یا عرضه خدمات و محصولات جدید است.
حال اکسیل آپ به شرکتی گفته می شود که از مرحله استارت آپ به خوبی گذشته، و مدل کسب و کار آن مدل تکرار پذیر شده است. در اکسیل آپ محصولات و خدمات مد نظر کسب و کار مطابق با نیاز های جامعه و بازار است. در حقیقت کسب و کار به این باور رسیده است، همان طور که مدل کسب وکار در ابعاد کوچک پاسخ دهنده نیاز های بازار و جامعه هدف است، در هنگامی که کسب و کار بزرگ شود نیز به راحتی پاسخ دهنده خواهد بود.
وقتی که استارت آپ در مراحل اولیه است و سعی در جست و جوی جایگاه مناسب برای محصولات خود، تامین کردن هزینه ها و نظم دادن به فعالیت های خود، را دارد؛ یک اسکیل آپ به تثبیت جایگاه محصولات و خدمات خود رسیده است، و سعی می کند که به فعالیت های خود سرعت بخشد تا به رشد برسد.
چالش های اصلی و مهم در مرحله استارت آپ
سازمان هایی که در مرحله استارت آپ قرار دارند، دارای دغدغه ها و چالش هایی هم چون: تامین بودجه، استخدام کردن افراد مناسب، همکاری و جلب اعتماد در صنعت مربوطه هستند. این شرکت ها معمولا با یک رقابت بسیار شدید دست و پنجه نرم می کنند، و هم چنان با دغدغه مدیریت مالی رو به رو می شوند. یکی از مهم ترین چالش ها برای استارت آپ ها این است، که به دنبال تولید محصولات و خدماتی هستند که مشتریان آن ها را بسیار زیاد دوست بدارند. پس قطعا تشکیل یک حلقه بازخورد میان توسعه دهندگان محصولات و مشتری ها، یک اصل مهم و ضروری برای استارت آپ ها محسوب می شود. وقتی که شما دست به کار می شوید، به هیچ وجه زمان کافی، پیدا نخواهید کرد؛ پس مدیریت زمان کار پیچیده و دشواری است.
چالش های اصلی و مهم در مرحله اسکیل آپ (Scale up)
زمانی که شما به سوی رشد حرکت می کنید، متوجه می شوید که، هر کس هر کاری را انجام می دهد، و بیش تر کار ها به صورت دستی انجام می گیرند. در مرحله استارت آپ مسئولیت های هر کدام از اعضای تیم به خوبی تعریف نمی شوند، به همین دلیل زمانی که به مرحله رشد و توسعه کار می رسید، باید به ایجاد سیستم های رهبری و فرآیند های خود کار سازی بپردازید.
در مرحله اسکیل آپ ( Scale up ) دشواری هایی که درباره تصمیم گیری ها وجود دارد، دچار تغییر می شوند. میزان ریسک قابل تحمل توسط شرکت نیز کم تر می شود، ولی درگیری بین ذینفعان بیش تر می شود. سازمان ها برای حل دشواری هایی که روز به روز بیش تر می شوند، مجبورند که ساختار های فیزیکی و شرکتی و سیستم های فناوری اطلاعات خود را ارتقا بخشند. پس هر چه بیش تر شرکت رشد پیدا کند، چالش ها و دغدغه های بسیاری در حوزه مدیریت، بازاریابی وزیر ساختها به وجود می آید. یک اسکیل آپ، قطعا باید در هر سه حوزه سیستم های خوبی را فراهم کند. سازمان هایی که بسیار سریع رشد می کنند، به طور احتمال دارای چالش هایی درباره جریان نقدینگی می شوند؛ چون رشد سریع به همراه بیشتر شدن سریع هزینه ها است. این شرکت ها نیازمند یک برنامه کامل برای تامین کردن هزینه ها، هستند.
رشد در برابر اسکیل: تفاوت خیلی بزرگ
بین رشد و توسعه یک سازمان فرق بسیاری است، استارت آپ ها در پی رشد نیستند بلکه به دنبال رشد نمایی هستند و هم چنین اسکیل آپ ها نیز همیشه به آن اشاره می کنند. به معنی این که، اگر استارت آپ قصد تاثیر گذاری بر صنعت خود را در مرحله میان بازاری دارد، قطعا باید بدون انباشته کردن بسیاری از هزینه های سر بار ، به رشد برسد.
در تعریف ساده، به بزرگ و بزرگ شدن در طی یک دوره زمانی، رشد می گویند، ولی اسکیل به معنی نمایان شدن در ابعاد متناسب یا کاهش یا افزایش اندازه بر پایه مقیاس های معمول است.
تعداد رو به افزایش کارکنان، دفتر های زیاد، مشتری های زیاد، همگی نشان دهنده رشد فیزیکی یک کسب و کار است، ولی طمانی که این رشد روی شاخص های اصلی سازمان تاثیر نگذارد، چه فایده ای در آن است؟
اشتباهی که بیش تر شرکت های متوسط و کوچک به آن دچار می شوند این است که، به راه اندازی واحد های بسیاری می پردازند، و افراد زیادی را نیز استخدام می کنند و موجب افزایش هزینه های خود می شوند، ولی در آخر با سودی که در زمان شروع کار داشته اند یا حتی پایین تر از آن، رو به رو می شوند. هنگامی که به فکر توسعه کسب و کار خود می افتید و آن را گسترش می دهید، مشتری های بیش تر و درآمد زیاد تری را کسب خواهید کرد؛ ولی هزینه ها باید تنها به صورت فرآیند افزایش پیدا کنند. پس، اسکیل به معنی تجربه رشد ثابت در همه بعد ها نیست. بلکه اسکیل در رابطه با رشد خود، نمودار های ” چوب هاکی ” را ارزیابی می کند. این کار در موارد زیادی از راه سیستم هایی به دست می آید که به صورت نمایی و بدون نیاز به هزینه های زیاد با نسبت برابر به افزایش درآمد می پردازند.
اشتباهات رایج درباره کوچک نگه داشتن شما توسط استارت آپ شما
استارت آپ ها در هنگام شروع فرآیند توسعه اشتباهاتی را انجام می دهند، که این اشتباهات می توانند باعث رشد راکد، بی نظمی و حتی در بعضی اوقات شکست کسب و کار شوند. ولی با برنامه ریزی ، آماده سازی خوب، نظارت و مشاوره درست، می توان از این اشتباهات اجتناب کرد. در ادامه به ذکر این اشتباهات می پردازیم:
نداشتن تمرکز کافی
اگر که شما دارای تمرکز کافی نیستید، قید رسیدن به اهداف خود را بزنید. از عوامل کلیدی، می توان به تعهد و تمرکز اشاره کرد.
عدم اخراج یا استخدام به موقع
روزی می رسد که شما برای مدیریت به نیروی انسانی احتیاج دارید. پس به این فکر نکنید که توان پرداخت هزینه برای استخدام را ندارید و خود را محدود نکنید. با این حال توجه زیادی کنید که به چه کسانی اجازه ورود به کار خود را می دهید و آن ها را استخدام می کنید. زیرا وجود افراد نامناسب در بین کارکنان بسیار اشتباه است و موجب پشیمانی شما می شود.
عدم برنامه ریزی یا برنامه ریزی اشتباه
همان طور که می دانید برای داشتن یک کسب و کار خوب و پر توسعه، شما نیازمند یک برنامه ریزی راهبردی هستید. ولی معمولا کسب و کار ها تجربه کافی، و منابع مورد نیاز را دارا نیستند. در نتیجه برنامه ریزی تکمیل نشده ای پیش رو دارند که موجب عدم رشد کسب و کار می شود. هم چنین فرآیند توسعه بدون وجود برنامه ریزی منظم، به هرج و مرج دچار می گردد.
چابک و فرز نبودن
برنامه هایی که به عملیات راهبردی مربوط هستند، برای رسیدن به چشم انداز از اهمیت ویژه ای برخورداراند. ولی باید توجه کنید که این برنامه ها معمولا ثابت نمی مانند. بعضی اوقات شما مجبور به تغییر سریع آن هستید، زیرا اوضاع همیشه آن طور که شما فکر می کنید پیش نمی رود.
اشتباه های رهبری کسب و کار
رهبرانی که از ایده پردازی برخوردر هستند همانند ماشین های موفق شروع به خیال پردازی، الهام گیری می کنند، سپس به برقراری ارتباط می پردازند و منابع مالی قابل اعتمادی برای تشکیل یک کسب و کار، یافت می کنند. نکته جالب این است که رهبر عالی به معنی مدیر عالی بودن نیست، زیرا هر کدام نیاز مند مهارت های گوناگونی هستند. شاید شما به راحتی و تنهایی بتوانید در مراحل اولیه تشکیل کسب و کار، همه نقش های عملیاتی را در دست بگیرید، ولی در ادامه باید فقط به عنوان رهبر تجارتی فعالیت کنید، و مدیریت را به کسانی که در آن مهارت خوبی دارند، بسپارید.
توانا نبودن در دست گرفتن کنترل
بسیاری از موسسان استارت آپ ها هستند، که در وهله اول موفقیت زیادی را در زمینه رشد کسب و کار خود کسب می کنند، ولی آن ها نمی توانند در مراحل بعدی به مدیریت رشد کسب و کار خود بپردازند. پس خوب است که به عنوان یک رهبر تجاری نقاط قوت و ضعف خود را به خوبی بشناسید، و از مشاوره ها و راهنمایی های دیگران استفاده کنید. گرچه کناره گیری کار راحتی نیست ولی انجام این کار در بعضی اوقات می تواند کسب و کار شما را نجات دهد و فرصت های خوب بسیاری را در جهت رشد کسب و کار شما در اختیار شرکت قرار دهد؛ حتی اگر در کسب و کارتان، مدیریت خود را از دست بدهید.
نتیجه گیری
معمولا نصف استارت آپ ها در 5 سال اول تاسیس خود تدوام پیدا می کنند. و از هر 200 استارت آپ تنها یک مورد به اسکیل آپ ( Scale up ) تبدیل می شوند.
کلا 11 درصد از استارت آپ های اروپایی، 22 درصد از استارت آپ های آمریکایی و یک درصد از استارت آپ های ایرانی می توانند از عمری بیشتر از 5 سال برخوردار شوند. دلیل این که بقیه استارت آپ ها قادر نیستند بیش تر عمر کنند، این است که، توانایی Scale up کردن کسب و کار را ندارند.
این پست چقدر مفید بود؟
بر روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
ارسال امتیاز
میانگین امتیاز 3.5 / 5. شمارش آرا: 2
تاکنون رأی ندارید! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهد.
We are sorry that this post was not useful for you!
Let us improve this post!
Tell us how we can improve this post?
Submit Feedback