اجتماعی

بحران آب و حکمرانی در ایران: تحلیل تاریخی سیاسی بقای ملی

۱. مقدمه: از تنش آبی تا ورشکستگی آبی
ایران، به دلیل قرارگیری در مناطق خشک و نیمه‌خشک، همواره با کم‌آبی (Water Scarcity) مواجه بوده است؛ اما بحران آب که امروزه با آن دست به گریبان است، پدیده‌ای متأخر و عمدتاً انسان‌ساز است. آمارهای ملی نشان می‌دهند که میزان برداشت آب از منابع آب تجدیدپذیر کشور از سال‌ها پیش از مرز بحرانی ۴۰٪ عبور کرده و به سطحی در حدود ۷۰ تا ۷۲٪ رسیده است ، وضعیتی که زنگ خطر ورشکستگی آبی را به صدا درآورده و تهدیدی جدی برای پایداری زیست‌محیطی و امنیت اجتماعی محسوب می‌شود.

۲. ریشه‌های تاریخی: گذار از مدیریت محلی به تمرکز دولتی
مدیریت آب در ایران در طول تاریخ بر پایه سازگاری با اقلیم و مشارکت محلی بنا شده بود. سیستم‌های هوشمندانه‌ای نظیر قنات (کاریز) ، نمونه بارز بهره‌برداری پایدار و عقلانی از آب‌های زیرزمینی بودند که توسط نهادهای اجتماعی چون میراب‌ها اداره می‌شدند.

بزنگاه اصلی بحران را باید در ورود دولت مدرن به عرصه مدیریت آب جستجو کرد. مطالعه نهادی-تاریخی نشان می‌دهد که این روند در دو مرحله کلیدی شکل گرفت
– دهه ۱۳۲۰ (بنگاه مستقل آبیاری): با هدف افزایش توان مالیاتی دولت از کشاورزان و مدیریت بحران‌های اولیه، دولت به طور مشارکتی وارد نهاد آب شد.
  -دهه ۱۳۴۰ (تشکیل وزارت آب و برق): با تقویت منابع مالی دولت و سلطه تفکر “مأموریت هیدرولیک” در میان نخبگان فنی و سیاسی (برنامه‌های توسعه)، مدیریت آب به طور متمرکز و انحصاری توسط بوروکراسی دولتی در اختیار گرفته شد و نهادهای سنتی و محلی حذف شدند.

این تمرکزگرایی انحصاری، که آب را به عنوان ابزار توسعه و قدرت بوروکراتیک می‌دید تا یک کالای عمومی مشترک، عملاً زمینه را برای سوءمدیریت‌های آتی و غلبه عرضه‌محوری بر تقاضامحوری فراهم کرد.

۳. ابعاد سیاسی و حکمرانی بحران: سیاست‌های ناکارآمد معاصر
بحران کنونی نه از کمبود بارندگی، بلکه از انباشت سیاست‌گذاری‌های ناکارآمد و شکست‌های حکمرانی ناشی می‌شود 
الف) غلبه مدیریت سازه‌ای و سیاست‌های توسعه‌ای
 – سدسازی بی‌رویه: پروژه‌های کلان سدسازی و انتقال آب بین‌حوضه‌ای، غالباً به عنوان نماد توسعه منطقه‌ای و ابزار لابی‌گری سیاسی، بدون توجه کافی به هزینه‌های اکولوژیک (مانند خشک شدن تالاب‌ها و فرونشست زمین) و توازن حوضه‌ای اجرا شده‌اند ، که به تنش‌های آبی منطقه‌ای دامن زده است.
  -کشاورزی ناکارآمد: بخش کشاورزی با مصرفی حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد از کل منابع، همچنان از یارانه‌های سنگین برق و آب بهره می‌برد و الگوی کشت آب‌بَر در مناطق خشک حفظ شده است.
ب) فقدان حکمرانی یکپارچه و تعارض منافع
 -موازی‌کاری نهادی: مسئولیت‌های حیاتی آب (تأمین، مصرف، نظارت) میان نهادهای متعدد (وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست) بدون ساختار هماهنگی مؤثر توزیع شده است -، که منجر به تعارض منافع ساختاری، تصمیم‌گیری‌های متناقض و تشدید بحران شده است.
 – بحران آب زیرزمینی و فرونشست: عدم توانایی دولت در کنترل برداشت بی‌رویه چاه‌های مجاز و غیرمجاز، منجر به تخلیه فاجعه‌بار سفره‌های آب زیرزمینی شده است. این وضعیت، بحران فرونشست زمین را در بیش از ۳۰۰ دشت ایران (بانرخ‌هایی بسیار بالاتر از حد بحران جهانی) تشدید کرده و زیرساخت‌های حیاتی کشور را تهدید می‌کند.

۴. پیامدهای امنیتی و چالش بقا
استمرار بحران آب، از چارچوب مدیریت منابع فراتر رفته و به یک موضوع امنیتی تبدیل شده است:
 – تنش‌های اجتماعی و منطقه‌ای: منازعات بر سر حقابه رودخانه‌ها (مانند زاینده‌رود و کارون) و خشک شدن پهنه‌های آبی (هامون، ارومیه) بافت اجتماعی مناطق را تخریب و زمینه را برای نزاع‌های محلی و مهاجرت‌های زیست‌محیطی اجباری فراهم کرده است .
 -تهدید امنیت زیرساختی و غذایی: فرونشست زمین، پایداری تأسیسات حیاتی را به خطر می‌اندازد. همچنین، کمبود آب و تأثیر آن بر تولید محصولات استراتژیک، امنیت غذایی کشور را در بلندمدت تهدید می‌کند.

۵. نتیجه‌گیری
بحران آب در ایران یک بحران ساختاری و “وابسته به مسیر” است که ریشه در کنار گذاشتن حکمت تاریخی سازگاری و غلبه تمرکزگرایی بوروکراتیک و مدیریت سازه‌ای دارد. برون‌رفت از این چالش وجودی، مستلزم یک گسست بزنگاهی در شیوه حکمرانی است که شامل موارد زیر است:
 – اصلاح نهادی: ایجاد یک نظام حکمرانی آب یکپارچه و خارج کردن آب از حوزه تعارضات سیاسی و بخشی.
 -حکمرانی مشارکتی: واگذاری بخشی از اختیارات مدیریت تقاضا به آب‌بران مجاز و جوامع محلی در دشت‌ها.
 – مدیریت تقاضا: اصلاحات قیمتی، تغییر الگوی کشت، و کاهش شدید مصرف در بخش کشاورزی.
  بدون اصلاحات ساختاری عمیق، پیشران‌های بحران همچنان ما را به سمت نقطه‌ای پیش می‌برند که بقای پایدار در فلات ایران را دشوار می‌سازد.

*کارشناسی ارشد علوم سیاسی

منابع
 [۱] کردوانی، پرویز. (۱۳۶۳). منابع و مسائل آب
در ایران: آبهای سطحی و زیرزمینی و مسائل بهره برداری از آنها. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
[۲] نوربخش، سوسن. (۱۴۰۲). نظام حکمرانی و مدیریت بحران آب در ایران. پویش فکری توسعه. (بر اساس گزارش‌های شاخص بنیاد کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل)
[۳] محمدیان، رضا. (۱۴۰۴). فرهنگ مصرف یا سوء‌مدیریت کلان؟ واکاوی نقش دولت در بحران منابع آبی ایران. مطالعات راهبردی علوم انسانی و اسلامی، ش ۷۵.
[۴] محمودی، مریم، میرزایی، حسین، یوسفی، علی، و فاضلی، محمد. (۱۴۰۴). بررسی جامعه‌شناختی بحران آب در ایران: رویکردی تاریخی نهادی به علل ورود دولت به مدیریت منابع آب ایران در دوران معاصر. فصلنامه آب و توسعه پایدار (در شرف چاپ).
[۵] میرزایی، حسین، و فاضلی، محمد. (۱۳۹۴). جامعه‌شناسی سیاسی بحران آب در ایران: کم آبی یا بحران آب. ویژه نامه اقتصادی روزنامه شرق.
[۶] نوربخش، سوسن. (۱۴۰۲). حکمرانی و سیاست گذاری در قبال بحران منابع آب در جمهوری اسلامی ایران. مجله پژوهش‌های کاربردی در علوم و مهندسی.
[۷] دائمی، علیرضا. (۱۴۰۴). سخنرانی در نهمین کنفرانس ملی «مدیریت منابع آب ایران با محوریت حکمرانی آب». (به نقل از خبرگزاری ایسنا).
[۸] نوری، محسن. (۱۴۰۴). تحلیل جامعه‌شناختی حکمرانی منابع آب ایران. پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز. (بر اساس گزارش‌های سازمان زمین‌شناسی ایران).

۲۳۳۲۳۳

منبع

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


دکمه بازگشت به بالا