برنامه ریزی استراتژیک روشی سازمان یافته، منظم و هماهنگ برای برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف خاص است. استفاده از استراتژی برای ترسیم مسیری برای حرفه شخصی شما، تیم یا سازمان شما می تواند جهت و وضوح ایجاد کند و در نهایت منجر به موفقیت شود.
در این راهنمای برنامه ریزی استراتژیک، اهمیت برنامه ریزی استراتژیک، نحوه تدوین و برنامه ریزی استراتژی و مزایای انجام آن را توضیح خواهیم داد. با وجود یک فرآیند استراتژی، می توانید عملیات شغلی خود را بهینه کنید و فرآیندی را برای دستیابی به اهداف ایجاد کنید.
- آموزش وردپرس
برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
برنامه ریزی استراتژیک یک استراتژی مدیریت کسب و کار است که به کسب و کارها کمک می کند تا اهداف سازمانی و فعالیت ها و اقدامات لازم برای دستیابی به آن اهداف را به اشتراک بگذارند. ایده های اساسی برنامه ریزی استراتژیک عبارتند از:
-
تمرکز مناسب نیروی انسانی و منابع
-
اولویت ها را تعیین کنید
-
تعدیل جهت سازمانی
-
همسویی اهداف ذینفعان، سهامداران و کارکنان
-
همکاری در تمام سطوح سازمانی در جهت یک هدف مشترک
هنگامی که برنامه ریزی استراتژیک به درستی اعمال شود، می تواند وضعیت فعلی یک کسب و کار را تعیین کند، که در آینده قصد دارد به کجا برود و راه هایی برای سنجش موفقیت. هیچ روش یکسانی برای چگونگی توسعه یک برنامه استراتژیک وجود ندارد، زیرا همه صنایع متفاوت هستند. بسته به نقش شما در یک کسب و کار یا تجربه در کار، ممکن است مجبور شوید استراتژی های برنامه ریزی استراتژیک را متناسب با اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود تغییر دهید.
اما کشف راههای مختلف برای پیشنویس، اعمال و پیگیری یک برنامه استراتژیک مزایای زیادی در شرکتهایی با هر اندازه دارد. با استراتژی و برنامه ریزی، نقشه راه سودآوری، کارایی و گسترش احتمالی را می سازید.
نحوه تدوین یک برنامه استراتژیک
هرچه در برنامه ریزی اساسی خود دقیق تر باشید، برنامه شما بهتر خواهد بود. ایجاد و نوشتن یک برنامه استراتژیک با مرحله توسعه شروع می شود. به یاد داشته باشید که ساخت این مرحله ممکن است هفته ها یا حتی ماه ها طول بکشد. این باید بسیار دقیق، تحقیق فشرده و به خوبی نوشته شود تا ابهام و سردرگمی کاهش یابد.
در اینجا مراحل مربوط به توسعه یک برنامه استراتژیک وجود دارد:
-
روند صنعت، مصرف کننده و رقبا را تجزیه و تحلیل کنید.
-
تجزیه و تحلیل SWOT را انجام دهید.
-
بیانیه ماموریت خود را بنویسید
-
یک بیانیه چشم انداز ایجاد کنید.
-
اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود را مشخص کنید.
-
ارزش های اصلی و اهداف بخش را ایجاد کنید.
-
نیازهای بودجه، مالی و نیروی انسانی را تعریف کنید.
یک برنامه استراتژیک خوب، پس از تکمیل، به مدیران این امکان را می دهد که تصمیم گیری های کلیدی را مدیریت کنند و عملکرد داخلی کسب و کار را هدایت کند. بیایید هر یک از مراحل بالا را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم:
1. روند صنعت، مصرف کننده و رقبا را تجزیه و تحلیل کنید
اولین قدم به سوی برنامه ریزی استراتژیک سازمانی، همسویی با مأموریت و اهداف تعیین شده سازمان است. این با تجزیه و تحلیل صنعت، بازار و روند رقبا شروع می شود.
بهترین راه برای شروع این فرآیند، در نظر گرفتن عوامل خارجی در کسب و کارتان است، نه جنبه های داخلی. برخی از ایده هایی که باید در تحلیل خود مطالعه کنید عبارتند از:
-
اندازه صنعت مربوطه شما
-
روند قیمت گذاری
-
مقررات دولتی، صدور مجوز و سایر مسائل بالقوه
-
مدهای محصول
-
مسائل مصرف کننده در مورد محصولات و خدمات
-
رقبا و تهدیدها و همچنین اقدامات آنها طی شش ماه تا یک سال گذشته
-
نرخ رشد صنعت
بیشتر این اطلاعات به راحتی در دسترس است. بار دیگر، هرچه این زمینههای برنامه شما دقیقتر و عمیقتر باشد، برنامه شما مؤثرتر خواهد بود. درک اینکه صنعت از بالا به پایین چیست و برند شما را از رقبا متمایز می کند، دو مورد از حیاتی ترین جنبه ها هستند.
2. تجزیه و تحلیل SWOT را انجام دهید
اکنون که به بخش تحقیقاتی طرح خود پرداخته اید، باید یک تجزیه و تحلیل SWOT تهیه کنید. این تجزیه و تحلیل شما، تیم یا سازمانتان را به ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها می پردازد. مانند بسیاری از فرآیندهای دیگر در برنامه ریزی استراتژیک، صرف زمان لازم برای ارائه یک ارزیابی عمیق از هر جنبه ضروری است.
-
نقاط قوت: به این فکر کنید که چه کاری را بهتر از هر کس دیگری در صنعت انجام می دهید. کارکنان بسیار ماهر، سرمایه یا منابع نقدی بالا، سرمایهگذاران، رشد صنعت، موانع کم برای ورود، پایگاه مشتری و حاشیه سود، همگی میتوانند در انجام کارهایی که شما بهتر از رقبای خود انجام میدهید، مؤثر باشند.
-
نقاط ضعف: کمبود سرمایه، کارکنانی با آموزش اندک، حاشیه سود کم، موانع ورود زیاد و مشتریان کم همگی نمونه هایی از نقاط ضعف هستند. فرآیند SWOT می تواند در هنگام طوفان فکری راه حل ها برای بهبود نقاط ضعف کمک کند.
-
فرصت ها: فرصت ها حوزه هایی هستند که شما، تیم یا سازمانتان می توانید در آنها برتر باشید. نمونههایی از فرصتها شامل سرمایهگذاران مشتاق و علاقهمند، شناخت برند از محصولات دیگر، پیشنهادات محصول جدید، ثبت اختراع یا هر چیز دیگری است که به نوعی شانس موفقیت را ارائه میدهد.
-
تهدیدها: تهدیدها شامل هر چیزی است که می تواند سازمان شما را متضرر کند. نمونه هایی از این موارد عبارتند از روند بازار، قدرت مصرف کننده، کمبود جریان نقدی یا کاهش قیمت محصول شما.
تجزیه و تحلیل SWOT بر روی عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف) و خارجی (فرصت ها و تهدیدها) تمرکز دارد. استفاده از این ابزار و سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل در این مرحله برای به دست آوردن درک خوبی از موقعیت خود و اهدافی که باید برای رسیدن به آن تلاش کنید، مهم است.
- آموزش تولید محتوا
3. بیانیه ماموریت خود را بنویسید
تدوین بیانیه ماموریت می تواند به سازمان شما کمک کند تا اهداف و برنامه هایی را برای چگونگی دستیابی به آنها تعریف کند. مشخص و سرراست، یک بیانیه ماموریت خوب می تواند با تعریف ارزش های اصلی و توضیح دلیل وجود سازمان، شفافیت را برای سازمان شما در تمام سطوح به ارمغان بیاورد. این دو جنبه در برنامه ریزی استراتژیک نقش اساسی دارند.
برای مثالهایی از بیانیههای ماموریتی که میتوانید برای اطلاعرسانی به خودتان استفاده کنید، اکثر شرکتها بیانیههای خود را به صورت آنلاین برای مشتریان ارسال میکنند. مارک های مورد علاقه خود را به صورت آنلاین جستجو کنید تا ببینید چگونه اهداف و ارزش های اصلی خود را بیان می کنند. بیانیه ماموریت می تواند کوتاه یا طولانی باشد. ایده این است که به این موضوع بپردازید که چرا کسب و کار شما وجود دارد و چه چیزی می توانید به مشتریان ارائه دهید.
4. بیانیه چشم انداز ایجاد کنید
بیانیه چشم انداز باید توضیح دهد که چگونه بیانیه ماموریت را انجام خواهید داد. برای ایجاد یک بیانیه چشم انداز عالی، اصطلاحات و زبان صنعتی را حذف کنید تا برای همه قابل دسترس باشد. بر خلاف بیانیه ماموریت، بیانیه چشم انداز به عنوان الهام بخش برای کارکنان به جای افراد خارجی مانند سرمایه گذاران یا مشتریان استفاده می شود. نوشتن بیانیه چشم انداز از ارزش ها، اهداف، هدف و ماموریت برند شما حمایت و حفظ می کند.
شما می توانید بیانیه چشم انداز خود را با پاسخ دادن به سوالات زیر ایجاد کنید:
-
این برند پنج تا ده سال دیگر کجا خواهد بود؟
-
چگونه شرکت من با مشتریان تعامل خواهد داشت یا زندگی آنها را بهبود می بخشد؟
-
تاثیر شرکت من بر صنعت چه خواهد بود؟ جهان؟ مصرف کنندگان؟
پس از پاسخ دادن به سوالات بالا، می توانید یک بیانیه چشم انداز تهیه کنید که برنامه های شما را برای آینده مشخص می کند.
5. اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود را مشخص کنید
پس از تکمیل تجزیه و تحلیل SWOT و تعریف ارزش های اصلی شرکت، باید اهداف کوتاه مدت و بلند مدت کسب و کار را توسعه دهید. اهداف بلندمدت باید با بیانیه ماموریت شرکت همسو باشد در حالی که اهداف کوتاه مدت نقاط عطفی هستند که به شما در دستیابی به آنها کمک می کنند. استفاده از چارچوب هدف SMART می تواند جهت ایجاد اهداف خاص و مرتبط را فراهم کند.
در حالی که اهداف شما باید مختص سازمان شما باشد، در اینجا چند نمونه از زمینه هایی وجود دارد که در آنها اهداف می توانند ارزش تولید کنند:
-
بهبود بهره وری عملیاتی
-
توسعه فرهنگ شرکت
-
افزایش درآمد
-
تغییر یا ارتقای پیشنهادات محصول
-
حمایت از استراتژی های جدید فروش و بازاریابی
مهمترین جنبه ایجاد یک هدف این است که آن را چالش برانگیز و در عین حال دست یافتنی کنیم. همچنین، شما باید روشی برای سنجش اهداف خود برای بهبود داشته باشید.
6. ارزش های اصلی و اهداف بخش را ایجاد کنید
بخش دیگری از برنامه ریزی استراتژیک ایجاد ارزش های اصلی است. اینها نه تنها به ایجاد بیانیه های ماموریت و چشم انداز شما کمک می کنند، بلکه می توانند به صورت معکوس نیز عمل کنند. این بدان معناست که چشم انداز و بیانیه های ماموریت شما می تواند به شما کمک کند که ارزش های اصلی خود را تعیین کنید. ارزش های اصلی معمولاً یک یا دو کلمه هستند که باورهای اساسی سازمان شما را توصیف می کنند.
مثالها عبارتند از:
-
صداقت
-
کیفیت
-
قابل اعتماد بودن
-
تمامیت
-
شور
-
تنوع
از این ارزش های اصلی، می توانید اهداف بخش را استخراج کنید. اهداف دپارتمان به ایجاد استراتژی کمک می کند و جزء اصلی برنامه ریزی استراتژیک شرکت است. هر یک از این اهداف باید به صورت سالانه تنظیم شوند تا به تیم شما اجازه دهد به آنها دست یابد و در صورت لزوم در سال های بعد آنها را تغییر دهد.
به عنوان مثال، هدف یک شرکت ممکن است راه اندازی یک خط محصول جدید باشد. بنابراین، هدف دپارتمان شما برای تیم تحقیق و توسعه شما ممکن است ایجاد یک محصول جدید باشد که مشکلات یا مسائلی را که مصرف کنندگان ممکن است داشته باشند برآورده کند. استفاده از اهداف مشخص، قابل اندازه گیری و عملی در داخل بخش می تواند به موفقیت کمک کند. در برخی موارد، شرکتها به کارکنانی که این اهداف را قبل از ضربالاجل تعیین شده برآورده میکردند، پاداش میدادند.
7. نیازهای بودجه، مالی و نیروی انسانی را تعریف کنید
بخش پایانی برنامه استراتژیک شما تعیین بودجه، تامین مالی و نیازهای کارکنان برای دستیابی به اهداف تعیین شده است. هر بخش باید نقشی را در تعیین آنچه که باید نقش خود را در حمایت از مأموریت سازمان انجام دهد، ایفا کند.
- آموزش هوش بورسی
بخش های استاندارد یک برنامه استراتژیک
در حالی که برنامه شما ممکن است شامل عناصر مختلفی بسته به نیازهای سازمانی شما باشد، در اینجا بخش های استاندارد یک برنامه استراتژیک آمده است:
-
خلاصه اجرایی: هدف برنامه استراتژیک خود را در خلاصه اجرایی خلاصه کنید. این باید کوتاه و دقیق باشد. در برخی موارد، ممکن است بخواهید این قسمت را در آخر بنویسید تا همه چیز در ذهن شما تازه باشد و بتوانید ایده ها را در چند جمله به پایان برسانید.
-
صفحه امضا: این صفحه ای است برای همه ذینفعان سطح بالا که می توانند برنامه استراتژیک شما را امضا کنند.
-
توضیحات شرکت: این می تواند در ارائه زمینه مفید باشد، مانند تاریخچه مختصری از شرکت و محصولات و پیشنهادات تجاری آن. دستاوردهای مرتبط برند را که به طرح مربوط می شود برجسته کنید.
-
بیانیههای ماموریت و چشمانداز با ارزشهای اصلی: ارزشهای اصلی نیز میتوانند در این بخش قرار گیرند تا به تقویت بیانیههای ماموریت و چشمانداز شما کمک کنند.
-
SWOT و تجزیه و تحلیل استراتژیک: برای معرفی اهداف و برنامه های خود، باید تجزیه و تحلیل SWOT خود را همراه با هر تحقیق مهم دیگری که بقیه استراتژی را بیان می کند، قرار دهید.
-
برنامه های اقدام: برنامه اقدام شما باید به وضوح توضیح دهد که چگونه برای دستیابی به چشم انداز و اهداف خود در بازه زمانی معین برنامه ریزی می کنید. در مورد اقدامات خود و نحوه اعمال طرح در سراسر شرکت دقیق باشید.
-
تامین مالی و بودجه عملیاتی: متخصصان امور مالی یا حسابداران می توانند به شما کمک کنند تا پیش بینی هایی را در مورد میزان پولی که برای تامین مالی برنامه اقدام خود نیاز دارید، جمع آوری کنید. شامل مواردی مانند جریان نقدی پیشبینیشده، هزینهها، درآمدها، بازده سرمایهگذاری، بازده حقوق صاحبان سهام و هرگونه بدهی که ممکن است داشته باشید.
-
ارزیابی برنامه استراتژیک: یک موضوع دقیق برای ارزیابی برنامه استراتژیک خود ارائه دهید. این می تواند شامل تجزیه و تحلیل اعداد پایان سال، درخواست بازخورد مشتری، مصاحبه با کارمندان و موارد دیگر باشد. یک یا دو جمله بیان کنید که نحوه برنامه ریزی شما برای اندازه گیری موفقیت طرح را خلاصه می کند.
-
اجرا: این باید توضیح دهد که چگونه می خواهید طرح را به بخش ها، کارمندان و افراد درگیر معرفی کنید. این بخش باید برای هر ذینفع در مدیریت و تیم شما ارائه شود. هر فردی باید به وضوح درک کند که چگونه به طرح مربوط به موقعیت خود کمک می کند. آنها باید بفهمند که رسیدن به موفقیت در مسئولیت های مورد نیازشان به چه معناست.
-
بازخورد و کارت امتیازی: بخش بازخورد یا کارت امتیاز اختیاری است، اما ممکن است به مدیریت و کارمندان اجازه دهد سوالات ارزشمندی در مورد پیشرفت طرح بپرسند. کارت امتیازی یک روش بصری است که با اکثر افراد بهتر از یک سند مکتوب کار می کند.
نکات توسعه برنامه استراتژیک
هنگام نوشتن یک برنامه استراتژیک، نکات زیر را در نظر بگیرید تا آن را واضح و موثر نشان دهید:
-
تمام زبان را تا حد امکان ساده نگه دارید. از زبانی واضح و سرراست استفاده کنید که درک آن برای همه آسان باشد.
-
از تیمی متشکل از افراد قابل اعتماد برای کمک به شما در تهیه برنامه استراتژیک استفاده کنید. استفاده از دیدگاه های مختلف باعث بهتر شدن سند نهایی می شود.
-
در صورت نیاز یک مشاور استخدام کنید. بسیاری از مشاوران در برنامه ریزی استراتژیک تخصص دارند. در حالی که آنها برای خدمات مشاوره نیاز به پرداخت دارند، تخصص آنها می تواند به شما در ایجاد یک برنامه استراتژیک بهتر کمک کند که به سود در آینده تبدیل شود.
-
اگر یک مدیر سطح متوسط یا مشارکت کننده فردی هستید، پیش نویس های برنامه ریزی استراتژیک را برای تایید به مدیریت ارشد ارسال کنید. انجام این کار تضمین می کند که برنامه با اهداف سطح بالاتر در سازمان هماهنگ است.
-
سند خود را برای خواندن آسان کنید و به آن مراجعه کنید. برای سازماندهی اطلاعات از قالب بندی هایی مانند پررنگ، خط کشی، و لیست های گلوله ای یا شماره دار استفاده کنید.
چگونه یک برنامه استراتژیک برای اهداف شغلی شخصی بنویسیم
یک برنامه استراتژیک شخصی برای افرادی که می خواهند چشم انداز شغلی خود را بهبود بخشند، مهارت های شخصی خود را تقویت کنند و به اهداف شغلی دست یابند مفید است. دقیقاً مانند یک برنامه استراتژیک برای یک تجارت، برنامه استراتژیک شخصی شما باید به شما کمک کند:
-
نقاط قوت و ضعف شخصی خود را ارزیابی کنید.
-
اهداف مهم خود را در بازه های زمانی معین ارزیابی کنید.
-
ارزیابی کنید که در آینده خود را کجا می بینید.
برای ایجاد یک استراتژی شغلی شخصی، مراحل زیر را در نظر بگیرید:
1. ارزش های اصلی خود را مشخص کنید
درک آنچه برای شما مهم است می تواند به شما در شناسایی اهداف شغلی خود کمک کند. چه برای ثبات مالی، چه برای کمک به دیگران، ایجاد روابط یا موارد دیگر ارزش قائل باشید، اینها باید نحوه ایجاد استراتژی شما را هدایت کنند.
2. اهداف SMART را یادداشت کنید
برای توسعه یک برنامه، به یک نقطه پایانی یا مقصد نیاز دارید. شناسایی اهدافتان می تواند به شما کمک کند مسیر خود را محکم کنید و بفهمید که برای چه چیزی تلاش می کنید. اینها می توانند اهداف شغلی خاص شغل فعلی شما باشند، مانند کسب یک نقش یا سطح خاصی از ارشدیت، یا اهداف کلی تر مانند کسب مدرک، مهارت یا راه اندازی کسب و کار خود. برای دستیابی به استانداردهای هدف SMART ، اهداف شما باید خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و مبتنی بر زمان باشند.
3. نقاط عطف را شناسایی کنید
پس از تعیین اهداف بلندمدت، باید مشخص کنید که برای دستیابی به آنها باید به کدام نقاط عطف یا اهداف کوتاه مدت برسید. برای مثال، اگر به دنبال ارتقاء هستید، باید نقاط عطف (مانند یادگیری مهارتهای خاص یا رهبری تعداد معینی از افراد) را تعیین کنید که برای کسب ارتقاء لازم است.
4. اهداف خود را به روز نگه دارید
هر سال باید برنامه استراتژیک خود را به روز کنید تا هر نوع تغییری را در زندگی خود جبران کنید. اهداف شما ممکن است تغییر کند یا ممکن است لازم باشد نقاط عطفی را که برای خود تعیین کرده اید اضافه، حذف یا تجدید نظر کنید. آنچه را که به دست آورده اید و روی چه زمینه هایی باید تمرکز کنید را پیگیری کنید.
برنامه ریزی استراتژیک یک بخش حیاتی از هر کسب و کار است و اسنادی را برای ردیابی پیشرفت به سمت یک هدف ارائه می دهد. به یاد داشته باشید، برنامه ریزی استراتژیک یک فرآیند است و نه یک رویداد منحصر به فرد. هدف برنامه ریزی استراتژیک بهبود یا تغییر یک شرکت در یک دوره زمانی طولانی است و باید به طور منظم مورد توجه قرار گیرد و تعدیل شود.
- آموزش یوتیوبری