مردی که از هنر و سیاست شاهکار ساخت

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ایسنا نوشت: محمد حسینی باغسنگانی، پژوهشگر ادب و هنر به مناسبت زادروز ملکالشعرا بهار یادداشتی را با عنوان «سپهسالارِ سخن: واکاوی اندیشه، سبک و میراث فرهنگی ملکالشعرا بهار» برای انتشار قرار داده است: جهان شگفت واژگان و تصاویر ملکالشعرا بهار، محمدتقی بهار (۱۲۶۵–۱۳۳۰)، یکی از مهمترین اتفاقات ادبی قرن گذشته است. شخصیت ادبی، فرهنگی و سیاسی او بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین شاعران و روشنفکران دوران مشروطه و پس از آن در ایران مطرح است. بهار شاعری بود که شعر را نه صرفاً ابزاری برای زیباشناسی، بلکه وسیلهای کارآمد برای بیداری اجتماعی، آموزش سیاسی و نقد شرایط زمانه به کار گرفت. پرویز ناتل خانلری، ادیب و پژوهشگر دستپروده بهار، بهار را بهعنوان «آخرین ادیب بزرگ» ایران میداند؛ تعریفی جامع که به کسانی اطلاق میشد که در کلیه «علوم ادبی» به کمال میرسیدند. در مقایسه با استادانی چون علامه جلالالدین همایی و استاد بدیعالزمان فروزانفر، خانلری کلمه «ادیب بزرگ» را در مورد بهار به کار میبرد، و راز ماندگاری او را در میهنپرستی و پویایی او در علوم ادبی جستوجو میکرد.
این مقاله به مناسبت زادروز ملکالشعراء بهار، به کنکاش و تحلیل جنبههای فکری و دستاوردهای دانشگاهی او میپردازد، تا به پرسشهایی در خصوص چرایی ماندگاری و اهمیت او در مجامع علمی پاسخ دهد.
این مقاله را تقدیم میداریم به تنها بازمانده استاد ملکالشعراء بهار، چهرزاد خانم بهار که امیداریم همیشه در کمال تندرستی و سلامت باشند.
عکسها از آلبوم خانوادگی ملکالشعراء بهار
ماندگاری شاعر کهنسرای طوسی
یکی از مهمترین تناقضهای ظاهری در شخصیت ادبی بهار، تعلق خاطر عمیق او به سنتهای کهن ادبی فارسی است، در حالی که در اوج تحولات نوگرایانه به سر میبرد. بهار کمترین توجه را به رخدادهای ادبی مربوط به مکتب نیما یوشیج نشان داد، و ساختار شعر او کاملاً پیرو شاعران متقدم، بهویژه سعدی، باقی ماند. اما این کهنگرایی، نه از سر تحجر، بلکه آگاهانه و هدفمند در خدمت مضامین مدرن قرار گرفت. بهار با تمرکز بر سبکشناسی و منابعی چون تاریخ سیستان و گنجینههای کهن فارسی، کوشید تا همان کهنگرایی را شکلی نو بدهد و خود را به مهمترین گوینده زبان فارسی در صد سال گذشته بدل کند. ماندگاری او به دلیل ظرفیتهای شعری او و شجاعتش در عرضه مضامین انتقادی، سیاسی و اجتماعی در قالبهایی بود که سنت شعر هرگز چنین اجازهای را برای آن صادر نکرده بود. ادبیات عصر مشروطه بازتابی از اندیشه روشنگری و ایدههای اجتماعی-سیاسی آن دوره بود و بهار بهعنوان یک روشنفکر، ضرورت تجدد و اصلاح را درک کرده بود. جهانبینی سیاسی و اجتماعی بهار، مؤلفههایی چون: آزادی، قانون، وطنپرستی، دموکراسی، برابری، و مبارزه با استبداد و استعمار را در بر میگرفت. او این مفاهیم مدرن را با زبانی فاخر و در قالبهای سنتی (مانند قصیده) منتقل میکرد و در نهایت، به جایگاهی میان سنتگرایان در فرم و نوگرایان در محتوا رسید. این توانایی در استفاده از زبان غنی و اصیل فارسی، با رویکردی انتقادی و مصلحانه، او را قادر ساخت تا پلی میان گذشته ادبی عظیم ایران و نیازهای بیداری عصر معاصر برقرار سازد.
دانش سبکشناسی و اهمیت دانشگاهی
والامقام ملکالشعرا بهار بهعنوان یک استاد دانشگاه و محقق شناخته میشود. او در «علوم ادبی» به مرحله کمال رسید، و دانش گسترده خود را در مقام عمل به کار گرفت. در دوران فعالیتش، علوم ادبی قدیم را در خدمت ذوق و استعداد شاعری خود درآورد. یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاهی و پژوهشی او، تألیف کتاب سهجلدی «سبکشناسی نثر فارسی» است. این اثر یکی از اولین تلاشهای جدی و روشمند برای طبقهبندی و تحلیل سبکهای نثر فارسی در ادوار مختلف تاریخی است، که بر اساس تقسیمبندی او شامل دوره نثر مرسل و ساده، دوره بینابین، دوره فنی، دوره صنعتی و دوره معاصر است. این تلاش نظاممند در سبکشناسی، بهار را به یک پایهگذار علمی در این حوزه تبدیل میکند. علاوه بر این، دستاوردهای پژوهشی بهار شامل تصحیح و تحشیه متون کهن و نگارش آثار تحقیقی در زمینه تاریخ و ادبیات است.
از جمله این آثار میتوان به: تصحیح و تحشیه دو متن مهم «تاریخ سیستان» و «مجمل التواریخ و القصص» اشاره کرد. تألیف «دستور زبان فارسی»، نوشتن آثاری در شرح احوال ادیبان و شخصیتهای تاریخی مانند «احوال فردوسی»، «احوال محمد حریر طبری» و «رساله در شرح حال مانی» و نگارش «تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران» از دیگر نمونهها هستند. این حجم از فعالیتهای علمی، در کنار شاعری، جایگاه او را بهعنوان یک «ادیب حکیم» و چهرهای دانشگاهی تثبیت میکند که نه تنها خالق ادبیات بود، بلکه به طور نظاممند به تحلیل و حفظ میراث ادبی فارسی پرداخت.
شاگرد ممتاز او دکتر حسین خطیبی برای نگارنده شرح جامعی از شگردهای درسی استادش ملکالشعراء بهار را ارائه داده است به گونهای که میتوان با شنیدن سخنان این مرد بزرگ به دقت آنات علمی و دانشگاهی این ادیب حکیم را دریافت. بهار از هر سو که بنگریم قابل بحث و گفتوگوست.

دیدگاه و رخدادهای علمی و ادبی و جهانبینی بهار
جهانبینی بهار، آمیزهای از مفاهیم سیاسی-اجتماعی مدرن بود که هسته اصلی آن را آزادی و عدالت تشکیل میداد. گفتمان انتقادی او بر پایه مؤلفههایی چون: آزادی، سوسیالیسم، ناسیونالیسم، پارلمانتاریسم و دموکراسی شکل گرفته بود. او در طول حیات فکری خود، مسیری از تحول و دگرگونی را پیمود که اهمیت دیدگاههایش را برای پژوهشهای بعدی روشن میسازد.
تحول فکری و گذر از تعصب
بهار در خانه ملکالشعرا صبوری و محیطی کاملاً مذهبی رشد کرد. اما در طول زندگی خود، بهتدریج از تعصبات مذهبی فاصله گرفت و به سمت اندیشه وحدت اسلامی مترقی حرکت کرد؛ چنان که در اشعار بعدی خود، اختلاف شیعه و سنی را مایه سیهروزی مسلمانان میدانست. او همچنین در اشعار خود، ناسیونالیسم را با نگاهی معتدل، با قومیتهای ایرانی همسو کرد و از خصومتورزی قومی با اعراب و ترکان، به سمت وحدت اقوام ایرانی تحت پرچم واحد ملیت سوق یافت.
جنبشهای چپ و عدالتخواهی
بهار در دورهای، به سمت جریانهای چپ و عدالتخواه متمایل شد. او از لنین و بلشویکها بهعنوان «پادشاه گدانواز» و نماد عدالت یاد میکرد. دکتر صدرالدین الهی معتقد است که این همراهی به دلیل آزادیخواهی بهار بود؛ زیرا در آن روزگار، جناح چپ بیشتر از سایر جناحها از آزادی سخن میگفت. این گرایش، بهار را در کنار شاعران و روشنفکرانی چون عشقی و فرخی قرار داد، و او را به یکی از مدافعان حقوق فرودستان (مانند زارع در تصنیف مرغ سحر) بدل ساخت.
نوسان فکری یا تکامل (تزلزل سیاسی)
زندگی سیاسی بهار با فراز و نشیبهای زیادی همراه بود؛ از پیوستن به مشروطهخواهان و انتشار روزنامههایی چون نوبهار که ناشر افکار حزب دموکرات بود، تا تبعید و زندان. گاهی نامههای مجیزآمیز برای رضاشاه مینوشت، و قصایدی اجباری در مدح او میسرود که در آن دوره قاجاریه را با زمان پهلوی مقایسه میکرد و حکم به بهبودی امور میداد، و گاه به دلیل مقالات تند، مورد خشم دستگاه قرار میگرفت. دکتر الهی این نوسانات را «تزلزل سیاسی» ندانسته، بلکه «تغییر فکر هر آدم متفکری در هر زمانی» قلمداد میکند. این تکامل فکری او، که از تعصب مذهبی به اتحاد اسلامی، و از ملکستایی به شاهزادهخواهی مشروطه تغییر کرد، نمونهای زنده برای پژوهشهای متنشناختی اجتماعی و تحلیل روند تطور اندیشه در یک عصر پرآشوب است.
استاد محمد گلبن که خود از ارادتمندان شادروان بهار بود به نگارنده گفته است که: «سیاست را اگر بخواهید فهم کنید باید به عملکرد بهار نگاه کنید. او به راستی یک سیاستمدار کارکشته است که از قضا شاعر و ادیب و حکیم هم هست. بی شک سیما و رفتار بهار یادآور بزرگان تاریخ ادبیات فارسی است.»

تأثیرات بهار در راهاندازی مؤسسههای پژوهشی و مجامع علمی
بهار در عمل، یکی از پیشگامان نهادسازی فرهنگی در ایران معاصر بود و حضور او در مجامع دانشگاهی، تأثیری عمیق بر رخدادهای علمی و ادبی بعد از او گذاشت.
راهاندازی مجامع و نشریات
روزنامهنگاری: بهار با انتشار روزنامههای بهار، نوبهار، و مجله دانشکده، نقشی اساسی در گسترش گفتمان سیاسی و ادبی داشت. روزنامه نوبهار ناشر افکار حزب دموکرات بود و در ستیز قلمی با دولت روسیه و آگاهسازی مردم، نقش مؤثری ایفا کرد.
انجمن دانشکده: بهار در سال ۱۲۹۴ خورشیدی «جرگه دانشوری» را تأسیس کرد که بعدها به «انجمن دانشکده» معروف شد. در این انجمن، ادیبان بزرگی چون رشید یاسمی، سعید نفیسی، عباس اقبال، و ایرج میرزا مشارکت داشتند. بیانیه این انجمن بر لزوم دگرگونی در تمام جوانب زندگی، از جمله زبان، لغات، اصطلاحات، و ادبیات تأکید داشت؛ حرکتی که زمینهساز بسیاری از تحولات بعدی در دانشگاه و فرهنگستان شد.
دانشگاه تهران و فرهنگستان: با توجه به مقام علمی و تألیفات سبکشناختی بهار، و انتصاب او به سمت استادی دانشگاه، میتوان به نفوذ او در شکلگیری نهادهای آموزش عالی و پژوهشی رسمی پی برد. او یکی از معدود ادیبانی بود که توانست علوم ادبی سنتی را به محیط مدرن دانشگاه منتقل کند.
حضور جدی در هزارهٔ فردوسی: بهار نقشی محوری در هزارهٔ فردوسی (۱۳۱۳ خورشیدی) داشت. این رویداد، یک گردهمایی مهم بینالمللی برای تأکید بر هویت ملی و زبان فارسی بود. بهار در این جشن حضور داشت و قصایدی را در مدح فردوسی و زبان فارسی قرائت کرد. او در این دوره با جمیل صدقی الزهاوی، شاعر مشهور عرب، دیدار کرد و این واقعه نماد پیوند فرهنگی ایران با جهان عرب بود.
مرغ سحر، تصنیف جاودانه
تصنیف «مرغ سحر» (ساخته مرتضی نیداوود با شعر بهار در دستگاه ماهور) نمونه بارز و جاودانهای از ترکیب هنر و سیاست در آثار بهار است. این اثر که کمی پس از استبداد صغیر و در دوره آغازین حکومت رضاشاه سروده شد، روحیه انقلابی مردم را منعکس میکند و لحنی اعتراضی در نقد ظلم ظالم، جور صیاد و شرایط زمانه (فقر زارع و پر بودن ساغر اغنیا) دارد. مرغ سحر که در ابتدا بهطور ناشناس منتشر شد، چنان شهرتی یافت که موجب جمعآوری صفحات گرامافون آن توسط شهربانی شد و نفوذ آن در اذهان عمومی، خطر آن را همتراز با مطبوعات ساخت. این تصنیف که مفاهیم عدالتخواهانه و «مرام اشتراکی» را در خود داشت، نه تنها اثری هنری، بلکه سندی تاریخی از وضعیت اجتماعی و سیاسی آن دوران است.
اثری که علاوه بر استاد محمدرضا شجریان بسیاری دیگر از آوازخوانان نامی ایران آن را دوست میداشتهاند و به تناوت در برنامههای خود اجرا کردهاند و از جان و دل مورد علاقه ایرانیان است.
ملکالشعرا بهار بهعنوان «آخرین ادیب بزرگ»، ماندگاری خود را نه با نوآوری در فرم، بلکه با مضمونآفرینی و استفاده هنرمندانه از بلاغت کهن برای بیان انتقادات تند اجتماعی و سیاسی تضمین کرد. او با هوشمندی، قالبهای رسمی (قصیده) را به زبان مردم کوچه و بازار نزدیک ساخت و مفاهیم وارداتی مدرن (مانند دموکراسی، سوسیالیسم و تجدد) را در زیرساختهای هویتی ایران (اساطیر، تاریخ و دین) ادغام کرد. اهمیت بهار در این است که او توانست سنت و مدرنیته را در سطحی کاربردی و عمیق، در وجود خود و آثارش به وحدت رساند و پلی مستحکم میان ادبیات فاخر و دغدغههای مردمسالارانه ایجاد کند؛ میراثی که همچنان معیار سنجش شعر سیاسی و اجتماعی در ایران معاصر است. ماندگاری یک شاعر در طول اعصار، مانند بنای کهنسالی است که سنگهای اصلی آن از دیروز آمدهاند، اما مهندسی نو، آن را چنان کارآمد و مقاوم ساخته که در برابر طوفانهای تحول زمانه، فرونمیریزد. بهار همین مهندسی نوین را بر روی ادبیات سنتی اعمال کرد.

در پایان این یادکرد خوب است گفته آید که نگارنده در گرامیداشت ملکالشعراء بهار با همراهی و مساعدت خانواده استاد بهار خانم، چهرزاد بهار و پروانه بهار و نیز ماه ملک بهار دو مجموعه مفصل پژوهشی تألیف و تدوین کرده است که به زودی در قالب کتابی در ۷۵۰ صفحه منتشر خواهد شد. در این مجموعه پژوهشی که پخش و تولید آن از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۰ به تناوب ادامه داشته، تقریبا تمامی شخصیتهایی را که به نوعی با استاد بهار سر و کار داشتهاند در خود جای داده که همین ویژگی این تحقیق درازدامن را ماندنی و خواندنی خواهد کرد.
میتوانید برنامه رادیویی «دارالفنون» درباره استاد ملکالشعرا بهار با حضور شادروان خانم پروانه بهار و بانو چهرزاد بهار دختران گرامی استاد بهار را بشنوید:
59243



